دزدی فقط بالا رفتن از دیوار مردم نیست. فقط اختلاس و فرار به کانادا نیست...
وقتی اینترنت دو مگ می خری و سرعت دانلودش سه کیلوبایت بر ثانیه است؛ این دزدی است...
وقتی تعمیرکار ماشین با دست های چرب و چیلی و در حالیکه عرق پیشانی اش را پاک می کند، برای تعویض یک پیچ که حق العمل اش پنج هزار تومان است از شما دویست هزارتومان می گیرد؛ این دزدی است.
وقتی کارمند مملکت به جای کار کردن وقت اش را صرف دیدن فیلم و دانلود موسیقی می کند؛ این دزدی است...
وقتی راننده تاکسی، مسافر شهرستانی ناآشنا را در شهر دور خودش می چرخاند و دو برابر کرایه می گیرد؛ این دزدی است.
وقتی پزشکی برای خیر رساندن به همکار و رفیق رادیولوژیست اش، بیمار بی خبر از همه جا را به او حواله می کند؛ این دزدی است...
وقتی استاد دانشگاه بدون مطالعه سرکلاس حاضر می شود و برای پر کردن وقت کلاس از دانشجوها می خواهد یکی یکی بیایند و کنفرانس بدهند؛ این دزدی است.
وقتی روزنامه نگاری به جای مطالعه، بدون رفرنس از همه جا کپی – پیست می کند؛ این دزدی است...
وقتی کارخانه داری به جای لیمو، اسید سیتریک می ریزد توی شیشه و به اسم آبلمیوی خالص به خلق می فروشد؛ این دزدی است، وقتی مامور بهداشتی اینها را می بیند و صورتش را آنطرف می کند؛ این دزدی است...
دزدی فقط جیب بری توی اتوبوس نیست. دزدها هم همیشه روی دست شان خالکوبی ندارند و کاپشن خلبانی نمی پوشند. دزدها می توانند بوی خوش ادکلن بدهند، ساعت گرانقیمت ببندند، می توانند لباس مارک بپوشند اما وقت و عمر مردم را بدزدند
وقتی مسئولی به جای حل کردن مشکل مردم مدام وعده می دهد، اعتماد آنها را می دزدد.
وقتی که ... وقتی که ...
دزدهای تابلودار، دزدهایی که دست و پایشان را خالکوبی می کنند به مراتب از دزدهای کت و شلوار پوش و ادکلن زده شریف ترند.
دزدی یعنی دست بردن در اسناد و مدارک اداری، رشوه گیری از ارباب رجوع و...
دزدی فقط بالا رفتن از دیوار مردم نیست...
دزدی فقط بالا رفتن از دیوار مردم نیست
سید حامد واحدی
4 خرداد 1396